کودکان از سالهای آغاز تولد در برابر صداهایی چون سرود و موسیقی به هیجان میآیند و اغلب نسبت به آنها واکنش نشان میدهند. این واکنش بر روان آنها تأثیرگذار است کودک از همان هنگام که لب به سخن میگشاید، از تکرار کلام موزون لذت میبرد. تلاش کودکان در کاربرد واژهها و عبارتهای آهنگین و قافیه پردازی در گفتار روزمرة آن، از ویژگیهای عمده زبان در سالهای کودکی است و اهمیت این نکته هنگامی بیشتر به نظر میرسد که به تلاش آنان در آفرینش عبارات موزون توجه داشته باشیم که این نمایانگر استعداد و علاقهمندی آنها در زمینههای خاص ادبی و کلامی است. (تیموری، ۱۳۹۱)
تأثیر هنر بر روان انسان محدود به دوران کودکی نیست در بزرگسالی نیز انسان از هنر تأثیر میپذیرد و سلامتی روانی او تحت تأثیر هنر است. هنر را میتوان یکی از کارآمدترین ابزار و روشهای تربیت آدمی در عصر امروز به شمار آورد که نتایج و آثارش در ابعاد گوناگون، به ویژه در زمینة خلاقیت و سلامت روانی از مهمترین آنهاست. هنر از مدتها پیش مورد توجه روانکاوان و روانشناسان برجسته بوده و مطالعات و تحقیقات متعددی توسط آنان در خصوص بررسی حالات روانی هنرمند و تحلیل روانشناختی آثار هنری به عمل آمده است. فروید در طول فعالیت خود، آثار هنری متعدد در قالب شعر، نمایش و داستان را از دید روانکاوی مورد بررسی و تحلیل قرار داده و حاصل اولین تلاشهای او در این خصوص، در کتاب (تعبیر رویا) ارائه شده است. پس از فروید روانشناسان متعددی از جمله بروئر، آدلر و یونگ به تحقیقاتی در زمینة روانشناسی هنری و تحلیل و بررسی آثار هنرمندان پرداختهاند.